---

---

زمینه و هدف: اینترنت در حال حاضر به عنوان ابزاری مناسب جهت انتقال دانش وآگاهی‌ در فرایند آموزشی، تازه‌های علمی و پژوهشی مطرح است. اینترنت همچنین ارتباطات مهم و حیاتی را بین میلیون‌ها نفر در دنیا فراهم می‌کند. با این حال وابستگی زیاد به اینترنت نیز خطر اعتیاد به آن را به همراه دارد. هدف از این مطالعه تعیین اعتیاد به اینترنت و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان بوده است. روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود و جامعه مطالعه را دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ تشکیل دادند که تعداد ۲۶۵ نفر (۱۷۴ دختر و ۹۱پسر) از دانشجویان رشته-های مختلف علوم پزشکی به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ بود. داده‌ها با استفاده از نرم افزارSPSS ۱۶ و استفاده از روش‌های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون‌های کای دو و (T-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: بر اساس یافته‌های این مطالعه ۹/۷% از دانشجویان اعتیاد شدید به اینترنت داشتند. اعتیاد اینترنتی دانشجویان مجرد به طور معنادار یبیشتر از دانشجویان متأهل بودp<۰,۰۵) ). دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر به اینترنت وابسته بودند (p<۰.۰۰۱). نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که وضعیت تأهل دانشجویان با وابستگی آن‌ها به اینترنت رابطه معنی‌داری دارد. از سویی دیگر جنسیت به عنوان عامل خطری برای اعتیاد اینترنتی دانشجویان محسوب می‌شود بنابراین این پژوهش می‌تواند اطلاعات لازم را در اختیار مسئولان و صاحب نظران دانشگاه قرار دهد تا با بستر سازی و آموزش دانشجویان و ایجاد انگیزه در آن‌ها جهت استفاده بهینه از اینترنت از عوارض زیانبار این مشکل تا حد ممکن بکاهند.

---

زمینه و هدف: با توجه به اینکه تفکر انتقادی یک صلاحیت محوری برای دانشجویان در تمامی رشته‌های دانشگاهی است، هدف پژوهش حاضر بررسی مهارت­های تفکر انتقادی دستیاران تخصصی سال­های اول تا چهارم دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.

روش بررسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- مقطعی می‌باشد. جامعه­ی پژوهش عبارت بود از کلیه­ی دستیارانی که در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ در مراکز آموزشی و درمانی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در دوره دستیاری، در ۲ گرایش و ۱۱ رشته مشغول به تحصیل بودند که تعداد آن­ها ۳۸۷ نفر بود. از این تعداد با استفاده از روش نمونه­گیری طبقه‌ای تصادفی، تعداد ۱۵۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع­آوری اطلاعات فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه­ی مهارت‌های تفکرانتقادی کالیفرنیا بودند. به منظور تحلیل داده­ها از آزمون­های t تک­نمونه­ای و تحلیل واریانس یک­راهه استفاده شد.

یافته­ ها: بر اساس تحلیل انجام شده مشخص شد که تفکر نقادانه­ی دانشجویان، پایین­تر از حد مطلوب است (p< ۰,۰۰۱) و بین میزان تفکر انتقادی دستیاران سال­های تحصیلی مختلف، تفاوت معناداری وجود ندارد.

نتیجه­ گیری: نتیجه کلی حاکی از آن است که بهره­گیری دستیاران از قابلیت‌های تفکر انتقادی در حد ضعیفی قرار دارد و بر این اساس پیشنهاد می­شود به پرورش توانایی تفکر انتقادی دستیاران و استفاده از روش­های آموزش فعال توجه بیشتری شود.