زمینه و هدف: امروزه مشکلات هیجانی درصد بالایی از افراد جوامع مختلف را درگیر کرده است. توانمندی و مهارت در به کارگیری مباحث هیجانی در کاهش اختلالات روانی موثر میباشد و همچنین عوامل موثر در پیش بینی آن حائز اهمییت است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی ناگویی خلقی بر اساس سلامت خانواده اصلی، خود متمایزسازی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه است.
مواد و روش کار: طرح پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی می باشد. در مطالعه ی حاضر، جامعه آماری را کلیه ی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر سنندج تشکیل می دهند، تعداد نمونه 300 نفر می باشد. از روش نمونه گیری تصادفی(خوشه ای چند مرحله ای) استفاده کردیم. . ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های ناگویی خلقی تیلور و بگبی(1994)، سلامت خانواده اصلی هاوشتات و اندرسون (1985)، خود متمایز سازی اسکورن و اسمیت (2003) و تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003) بود. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و SPSS 21 استفاده شد.
یافته ها: وجود رابطه ی خطی بین متغیرهای پژوهش با ناگویی خلقی تایید شد. همچنین 11/3% واریانس مربوط به ناگویی خلقی به وسیله متغیرهای پژوهش تبیین شد (0/113 = 2R تعدیل یافته).ینتایج به دست آمده نشان داد که متغیرهای پیش بین، 12% از واریانس نمره کلی ناگویی خلقی را پیشبینی میکنند. بین خود متمایز سازی و ناگویی خلقی در سطح (0/01≥P ) ررابطه معکوس و معنادار وجود داشت. همچنین در سلامت خانواده اصلی مقیاس باز بودن و مقیاس فرونشانی (سرکوبی) در تنظیم هیجان؛ پیشبینیکننده معناداری برای ناگویی خلقی در سطح (0/01≥P ) بودند.
نتیجه گیری: نتیجه می گیریم که با توجه به متغیرهای مورد نظر می توان ناگویی خلقی را در دانش آموزان پیش بینی کرد و به رابطه ی معناداری بین متغیرها پی برد و اینکه از میان متغیرها خودمتمایزسازی بیشترین تاثیر را بر ایجاد ناگویی خلقی درآنها دارد و رابطه بین خودمتمایز سازی و ناگویی خلقی معکوس است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1396/8/21 | پذیرش: 1397/1/28 | انتشار الکترونیک: 1397/7/18